آخرين سه شنبه سال خورشيدي را با بر افروختن آتش
و پريدن از روي آن به استقبال نوروز مي رويم
سرخي تو از من ، زردي من از تو
جشن باستاني چهارشنبه سوري مبارك
پيامبر اكرم(ص) مي فرمايند: كسي كه يك شبانه روز از بيماري پرستاري كند، خداوند او را با ابراهيم خليل (ع) محشور خواهد كرد و او همانند برق خيره كننده و درخشان از صراط عبور ميكند.
درخت را با قلب ميكارند نه با دست !
براي همه قلبي آرزو مي كنم ...
پانزدهم اسفند ماه ، روز هديه ي درخت به زمينِ پير مبارك باد
دستهاي قلب و روحتان پر عشق باد
دل ها به هم نزديك مي شوند و شكوفه هاي مهرباني در قلب ها جوانه مي زند.
امروز لب ها براي لبخند پر از بهانه اند و بازار محبت گرم است.
شايد بتوان با سرمايه احسان و نكوكاري، در اين روز، دلي به دست آورد و با دوستي و مهرورزي، بوستان وجود را زينت داد و نهال عشق و خوبي را بار ديگر آبياري كرد.
شهربانو حسين شيرودي شامگاه جمعه در سن 87 سالگي به علت كهولت سن در منزل خود دعوت حق را لبيك گفت.
خواجه نصيرالدين محمد بن حسن جهرودي طوسي مشهور به خواجه نصيرالدين طوسي از اهالي جهرود از توابع قم بوده است كه در تاريخ 15 جمادي الاول سال 597 هجري قمري ولادت يافته است. او به تحصيل دانش، علاقه زيادي داشت و از دوران جواني در علوم رياضي و نجوم و حكمت سرآمد شد و از دانشمندان معروف زمان خود گرديد.خواجه نصيرالدين طوسي ستاره درخشاني بود كه در افق تاريك مغول درخشيد و در هر شهري پا گذارد آنجا را به نور حكمت و دانش و اخلاق روشن ساخته و در آن دوره تاريك و در آن عصري كه شمشير تاتار و مغول خاندانهاي كوچك و يا بزرگ را از هم پاشيده و جهاني از حملات مغولها به وحشت فرو رفته و همه در گوشه و كنار منزوي و يا فراري مي شدند و بازار كسادي دانش و جوانمردي و مروت مي بود و فساد حكمفرما. وجود و بروز چنين دانشمندي مايه اعجاب و اعجاز است.خواجه نصيرالدين طوسي را دسته اي از دانشوران خاتم فلاسفه و گروهي او را عقل حادي عشر نام نهاده اند. بهرحال خواجه نصيرالدين دوره تحصيل ابتدايي را قسمتي نزد دائي خود بابا افضل ايوبي كاشاني و فخرالدين داماد كه او شاگرد صدرالدين سرخسي و او شاگرد افضل الدين جيلاني و او شاگرد ابوالعباس ريوگيري و او شاگرد بهمن يار از شاگردان شيخ الرئيس ابوعلي سينا تحصيل كرده است.بقول مولف آثار الشيعه خواجه نصيرالدين طوسي با سيدعلي بن طاوس حسيني و شيخ ميثم بن علي بحراني در مدرسه ابوالسعاده اصفهان متفقاً درس خوانده و بنا به عقيده دسته اي از مورخين ابن ميثم در فقه استاد و در حكمت شاگرد خواجه نصيرالدين طوسي بوده است.شهيد ثاني در رساله چهل حديث خود مي نويسد محققاً خواجه نصير در علوم منقول شاگرد پدرش بود كه او از شاگردان فضل اله راوندي بود و او از شاگردان ثقه الاسلام سيد مرتضي علم الهدي مي باشد.يكي از شاگردان خواجه نصيرالدين طوسي علامه حلي مي باشد و علامه حلي در موقع اجازه دادن به يكي از شاگردانش بنام ابن زهره دربارة استادش در همان اجازه نامه چنين مي نويسد:خواجه نصيرالدين طوسي افضل عصر ما بود و از علوم عقليه و نقليه مصنفات بسيار داشت او اشرف كساني است كه ما آنها را درك كرده ايم، خدا نوراني كند ضريح او را. قرائت كردم در خدمت او الهيات، شفاي ابن سينا و تذكره اي در هيئت را كه از تاليفات خود آن بزرگوار است. پس او را اجل محتوم دريافت و خداي روح او را مقدس كند.
در آن روزگاري كه آوازه دانش خواجه نصيرالدين به اطراف و اكناف رسيده بود، رئيس ناصرالدين محتشم كه از دانشوران اسماعيليه بود بديدار خواجه مايل شد و او را به قائنات دعوت كرد و مقدم او را بسيار گرامي داشت و خواجه مدتها در آنجا بود و كتاب تهذيب الاخلاق ابن مسكويه را به فارسي ترجمه و شرح داد و بنام اخلاق ناصري تاليف كرد.
حضرت امام صادق عليهالسلام فرمودند: تربت قم مقدس است، و مردم قم از مايند و ما هم از آنانيم هيچ ستمگري قصد بد به اهل قم نميكند مگر اينكه عذاب او جلو ميافتد تا وقتي كه مردم به برادران خود خيانت نكنند. اما هنگامي كه (به برادران خود) خيانت كنند، خداوند ستمگران را بر آنان مسلط ميكند.
آنان (اهل قم) ياران قائم ما و دعوتگران حق هستند، آن گاه امام (صادق عليهالسلام) سر (مباركشان) را به سوي آسمان بلند كردند و فرمودند: خدايا آنها (مردم قم) را از هر فتنهيي مصون بدار و از نابودي نجات بخش.