جمعه ها طبع من احساس تغزل دارد
نا خوداگاه به سمت تو تمايل دارد
بي تو چنديست كه در كار زمين حيرانم
مانده ام بي تو چرا باغچمان گل دارد؟؟؟
شايد اين باغچه ده قرن به استقبالت
فرش گسترده و در دست گلايل دارد
يازده پله زمين رفت به سمت ملكوت
يك قدم مانده زمين شوق تكامل دارد
جمكران نقطه ي اميد جهان شد كه در آن
هرچه دل سمت خدا دست توسل دارد
هيچ سنگي نشود سنگ صبورت تنها
تكيه بر كعبه بزن،كعبه تحمل دارد...