معرفی وبلاگ
حضرت آیت الله خامنه ای در نشست اندیشه های راهبردی ؛ نقش و سهم بانوان را در نظام اسلامی ممتاز و بی بدیل دانستند و خاطر نشان کردند : " نقش بانوان در دوران مبارزه پیروزی انقلاب اسلامی ، بعداز انقلاب بویژه دوره بسیار سخت دفاع مقدس و در عرصه های مختلف ، نقش مؤثر ، ممتاز و بی جایگزینی است که با هیچ معیاری قابل اندازه گیری نیست ." از نگاه رهبر انقلاب اسلامی ، اولین کسی که نقش و جایگاه ممتاز بانوان را درک کرد و زمینه ساز نقش افرینی برجسته زنان در عرصه های مختلف شد ، امام خمینی (ره) بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران بود.
دسته
آرشیو
آمار وبلاگ
تعداد بازدید : 391613
تعداد نوشته ها : 240
تعداد نظرات : 10
Rss
طراح قالب
GraphistThem263

 

فرزندم،
دين به من ايمان، اميد و شهامت بخشيد
و هيجان، اضطراب، ترس و نگراني را از من دور ساخت
و
براي من مسير و هدف تعيين كرد.
دوست دارم تو نيز اينچنين باشي ....

( از وصيت نامه ي شهيد محمّد حسن شاهي )

 

بسم رب الزهرا ُ ام الشهدا
سراپا گوش بودم ! با بغض تعريف مي كرد :

زمان جنگ ، يه پسر از اين لات هايي كه از چند متريش داد مي زد
چه جور آدميه ، آمده بود جبهه ! با زور مي خواست كه يه كاري انجام بده !
جبهه آمدنش هم با زور و قلدري بود ! بلاخره بعد از كي دعوا و جدل قرار
شد راننده باشه ! بعد يه مدت قلدر بازي ها و زورگويي هاش تبديل
شده بود به يه سكوت ! توي چشماش يه غم عجيبي ديده ميشد كه دليلش
رو نمي دونستم ! بعد از چند ماه يه روز كه تو ماشين نشسته بوديم
با بغض گفت : (( آقا سيد يعني خدا ما رو مي بخشه ؟ )) با خنده بهش گفتم:
(( چيه نكنه هوس شهيد شدن كردي )) ! نزديك بود بزنه زير گريه ،
گفت :(( آقا سيد ، ديگه حتي اگرم خدا ببخشه دوست ندارم شهيد بشم !))
گفتم : (( چرا ؟)) با شرمندگي گفت : (( سينه ام پر از جهالته ! پر از خاك كوبي مي ترسم اگر شهيد بشم مردم با ديدن سينه ام بگن اين بود شهيد ؟
مي ترسم حرمت شهيد و شهدا از بين بره ! )) با تعجب نگاهش كردم !
نه اين ديگه پسر قلدر چند ماه پيش نبود ! خيلي تغيير كرده بود !
اما اون روز فقط تونستم بهش يه دلداري مختصر بدم اما از اون به بعد
معني غم توي چشماش رو فهميده بودم ! چند روز بعدش ، با هم سوار
ماشين بوديم كه يه دفعه يه خمپاره زدن و تركش دقيقا به سينه اش خورد !
حتي نمي تونستم از جام تكون بخورم،  فقط بهش نگاه مي كردم ! تركش
انگار اومده بود كه يه عمر شرمندگي اش رو پاك كنه ! اومده بود كه ثابت
كنه خدا نمي زاره غم توي دل شهدا باشه ! انگار اومده بود ثابت كنه كه
خدا عاشق شهداست ! انگار اومده بود ثابت كنه خوب بودن به 8 سال
حضور توي جنگ نيست ! اومده بود ثابت كنه فقط يك لحظه خدايي شدن
مي ارزه به يه عمر عبادت ! و من ...
ديگر گريه مجال بيشتر بهش نداد ! فقط حق حق گريه و اشك هايش بود
كه با من حرف مي زد و ادامه مي داد : و مني كه  سال ها بود توي جبهه
بودم و بعدش تا آخر جبهه ماندم تمام وجودم از توبه ي اون جوون و بديه

خودم سوخت ! كه اون چه زود خدايي شد و من هنوز اندر خم يك كوچه ام ... 
        

  اللهم عجل لوليك الفرج وجعلنا من انصاره و اعوانه

چه قدر زيبا به خواب رفتي وقتي كه از پس...

خاكريز ها عشق را نظاره كردي...

و چه قدر عاشقانه پرواز كردي...

و خونت را براي عشقت به ارمغان بردي...

خوشا بحالت...

چون اينجا ديگر كسي جانش در كف دستش نيست...

همه جان هايشان را در صندوق ها پنهان كرده اند...

تا مباداآن را به خاطر عشق از دست بدهند...

آري ديگر قاصدكي نيست تا از عاشقي ...

گلگون شود و به دست باد سپرده شود...

.

.

.

.

.

.ديگر قاصدكي نيست تا با باد همراه شود...

X